با سلام . چند روزی بود که میخواستم خاطره ای برای سایت خاطره آبی ارسال کنم ولی در انتخاب خاطره ام مردد بودم که امروز خاطره ای خوش برام رقم خورد و زود اونو ارسال کردم و امیدوارم در سایت قرار بگیرد .
امروز فینال مسابقات جام شهدا بود و پرسپولیس باید برابر صبای قم قرار میگرفت . اتفاقا من در جایی بودم که سه نفر از دوستان پرسپولیسی حضور داشتن و من تنها استقلالی بودم . قبل از بازی شروع به کری خوانی کردن که این بازی رو ببین که چطور بازی میکنیم و تیم یعنی چی مربی یعنی چی ؟ شما شانسی میبرید و…
بازی صفر صفر ادامه داشت که دوستان پرسپولیسیم گفتن تو استقلالی هستی و مهم نیست بازی رو ببینی برو شیرینی بگیر که همزمان با گرفن جام شیرینی هم بخوریم و من چون ناهار هم نخورده بودم و گرسنه بودم قبول کردم و رفتم شیرینی گرفتم و خیلی زود هم برگشتم و نگو تو این زمان پرسپولیس یک گل دریافت کرده و عقب افتاده . وقتی برگشتم دیدم دوستانم در حال فحش دادن به برانکو و بازیکنانشون هستن و متوجه حضور من نشده بودن کهخ یهو وارد شدم و نتیجه رو دیدم و با یک خنده وحشتناک همشونو تو جا میخکوب کردم . تا آخر بازی میگفتم شیرینی قهرمانی گرفتم زود باشید گل بزنید تا بخوریمش و دیوونه تر میشدن . بازی تموم شد و دوستان من انواع و اقسام فحش ها رو به بازیکنانشون دادن و آخر سر هم خوردن اون شیرینی لذت دیگری داشت و شیرین ترین شیرینی عمرم شد .
خاطره از : کریم اعتمادی از ساری